نمی دونی چه فکرهایی به سرم زده!!!!

ساخت وبلاگ
دلِ منِ دیگه! 

 

نگران میشه، آرزو میکنه، دعا میکنه، دعاش مستجاب میشه، متشکر میشه. 

 

تنگ میشه، تنگ میشه، اینقدر تنگ میشه که دیگه هیچ شادی حتی کوچکترین ها هم توش جا نمیشه. 

 

از پل منطقه‌ی سلوسن استکهلم که رد میشم، نمیدونم اون از من بیشتر میترسه یا من از اون! 

 

مهرطلب ها عجیب قابل ترحم هستند و من دوست‌شون ندارم. امشب (ولی) خودم عجیب مهرطلب شدم. 

نمی دونی چه فکرهایی به سرم زده!!!!...
ما را در سایت نمی دونی چه فکرهایی به سرم زده!!!! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : homesicknessdaysfromstockholm بازدید : 115 تاريخ : چهارشنبه 1 خرداد 1398 ساعت: 1:22

نمی دونم چطوری من و نسیم این اشتباه رو انجام دادیم! یعنی منظورم اینه که هر دوتامون جز دانشجوهای برتر دانشکده خودمون بودیم و اتفاقا یه پروژه مشترک هم در زمینه تحلیل نقاط ضعف و قوت انجام دادیم و استاد ه نمی دونی چه فکرهایی به سرم زده!!!!...
ما را در سایت نمی دونی چه فکرهایی به سرم زده!!!! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : homesicknessdaysfromstockholm بازدید : 171 تاريخ : چهارشنبه 1 خرداد 1398 ساعت: 1:22

این روزها هوای استکهلم عالی شده. اینجا وقتی هوا هجده درجه باشه، خیلی خوب میشه. خیابون های تمیز، فضای سر سبز، دریاچه های تمیز و شفاف، پل ها و .... نمی دونم عید پاک یعنی چی؟ دیروز توی فیسبوک خوندم که یه نمی دونی چه فکرهایی به سرم زده!!!!...
ما را در سایت نمی دونی چه فکرهایی به سرم زده!!!! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : homesicknessdaysfromstockholm بازدید : 90 تاريخ : چهارشنبه 1 خرداد 1398 ساعت: 1:22

از خودم تعریف نمیکنم ولی منم از اونام که وقتی حرفی توی دلم باشه، خوب روی کاغذ ‌میارمش. اما مدتیه که حرفی توی دلم هست ولی نمیتونم روی صفحه بیارمش! میترسم بنویسمش. یه دلتنگی بزرگ! یه ناباوری! یه افسوس! نمی دونی چه فکرهایی به سرم زده!!!!...
ما را در سایت نمی دونی چه فکرهایی به سرم زده!!!! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : homesicknessdaysfromstockholm بازدید : 100 تاريخ : چهارشنبه 1 خرداد 1398 ساعت: 1:22

اگر مادر نبود، امروز صبح به جای محل کار به سمت بانک میرفتم. همه پول هام‌ رو در می آوردم. قاطی کتاب بادبادک باز به زبان سوئدی میذاشتم، و روی صفحه اول کتاب مینوشتم‌ پولهام رو به دادادش کوچیکه بدید! سه ت نمی دونی چه فکرهایی به سرم زده!!!!...
ما را در سایت نمی دونی چه فکرهایی به سرم زده!!!! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : homesicknessdaysfromstockholm بازدید : 171 تاريخ : چهارشنبه 1 خرداد 1398 ساعت: 1:22

حالم بهتره. ممنون از دوستان برای پیام های محبت آمیزتون. شنبه و یکشنبه که تعطیلات آخر هفته ست بهتون سر میزنم. بازم ممنون 

 

دوست عزیزی که خصوصی گذاشتی و وبلاگت رو هم حذف کردی، متاسفانه راهی برای پاسخ دادن به سوال تون پیدا نکردم. اگر دوباره اومدید، برام راهی بذارید تا به سوال تون جواب بدم

نمی دونی چه فکرهایی به سرم زده!!!!...
ما را در سایت نمی دونی چه فکرهایی به سرم زده!!!! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : homesicknessdaysfromstockholm بازدید : 132 تاريخ : چهارشنبه 1 خرداد 1398 ساعت: 1:22

باز رابطه ای را شروع کردیم. باز رابطه از راه دور! سخت ترین نوع رابطه. 1. بچه که بودم خوب فوتبال بازی می کردم، دریبل کردن دو سه نفر خوراکم بود و خب وقتی یه بازیکن رو دو بار دریبل کنی، بار سوم خطا میزنه نمی دونی چه فکرهایی به سرم زده!!!!...
ما را در سایت نمی دونی چه فکرهایی به سرم زده!!!! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : homesicknessdaysfromstockholm بازدید : 106 تاريخ : چهارشنبه 1 خرداد 1398 ساعت: 1:22